خاطره ای از دلاوری شهید رسول قره جلو

شهیدان عزیز ما در عاشق شدن به خداوند باریتعالی و از جواب گرفتن از معشوق دنبال عشق مجازی و معروف عرف نبودند عشق ، عشق عبد بوده و معبود و عشق ، عشق روحانی بود و غالباً و جسارتاً باید عرض کنم که عشق رو حانی آنهم به معشوقی چون خداوند شاید در ذهنها چندان متصور نباشد اما نوعاً این عاشقذ و معشوق بودن به شکلی بود که مامی بینیم در ارتباط با شهید اجاقلو یا قره جلو و یا شهید قشمی که در آ نقل سن و در آن شرایط دشوار سن به جایی رسیدند و در نوع ارتباطشان با خدا طوری جواب گرفتند که یکباره رایحه الهی توام با لطف خلیه باریتعالی در وجود این عزیزان وزیدن گرفت و از مرتبه سرباز عادی مبدل به یکی از موفق ترین فرماندهان شدند در گیر و دار جنگ کردستان ، قبل از جنگ تحمیلی جنگ ایشان به تنهایی به کمین می رفتند در مناطق همچون دیوان دره و مناطقی از کردستان که بودند به مخوفترین روستاها تنها میرفتند و در مسیر ضد انقلاب کمین می گرفتند و خودشان هم اذعان داشتند که من تنهایی مو فقترم در ارتباط با خبر گیری و خبرگزاری نوعاً ایشان این حالات را داشتند به نبی گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) در عین حال که عقل کل بودم ولی در روایات واخبار و احادیث و تاریخ هست که ایشان مشورت می کردند و به این صورت به صحابه ارزش میدادند و به آنچه که تصمیم می گرفتند بطوری که با کوچکتریت افراد با سرباز عادی و بسیجی عادی مشورت می کردند و همیشه در اجراء قاطع بودند.