ایشان همیشه در مسجدی که در گردان بود می رفت و گریه و زاری می کرد او آنقدر گریه می کرد که گویی غزیزی را از دست داده است و هنگام گریه به سجده می رفت بقدری ایمان قوی داشت . بیشتر اوقات بچه های گردان را جمع می کرد و برایشان از معنویت صحبت می کرد و بچه ها را دعوت به معنویت می کرد و می گفت در میدان جنگ و نبرد مردانه بود و یان حنگ مردانه گی می طلبد باید نترس و شجاع و مرد عمل بود گردان او همان گردان امام سجاد همیشه به عنوان گردان خط شکن مطرح بود بزرگترین و سخت ترین محوری که عملیات بدر بود گردان ایشان وارد عمل شد و بنده که از گردان سید الشهدا بودم در نزدیکی گردان امام سجاد مستقر شده بودیم روزی شهید احدی را دیدم در کنار پل شناوری که به نام گردان امام سجاد نام گذاری شده بود تنش را می شست من فهمیدم که غسل شهادت می کند و شهادت هم نسیبش شد و در عملیات بدر گردان ایشان گردان خط شکن شد.